اریک هرمه لین کیست و چه کرد؟
نویسنده:
اسد رخساریان
امتیاز دهید
این اثر پژوهشی در سال ۲۰۰۳ منتشر شد و به زندگی و آثار اریک اکسل هرمهلین، ادیب و مترجم سوئدی قرن نوزدهم پرداخته است.
اریک هرمهلین یکی از پرکارترین و جدیترین معرفان ادبیات فارسی در اروپای شمالی بوده است. گفته میشود که بسیاری از فعالیتهای مرتبط با ترجمه و معرفی ادبیات فارسی را در دورهای که در بیمارستان روانی در لوند بود، انجام داده است.
عظمت کار هرمهلین وقتی آشکار می شود که دریابیم او به تنهایی محصول پنج قرن ادبیات فارسی از پایان قرن نهم میلادی تا قرن چهاردهم یعنی از باباطاهر تا عبدالرحمن جامی را به فرهنگ سوئدی اتقال داده است.
سخن ویلهم اکه لوند درباره اریک هرمهلین:
«اگر بگویند که در وجود این مرد نیرو و الهام آفرینشگر شعری، بیشتر از تمام آثار معاصر ادبی سوند یافت شده است، خیلی کم گفته اند.»
رخساریان با این کتاب سهم مهمی در بازشناسی آثار هرمهلین ایفا کرده؛ مخصوصاً به این دلیل که او مترجم پیشکسوت ادبیات عرفانی فارسی به زبان سوئدی بود و آثارش برای مدتی در چشم ایرانیان پنهان مانده بود.
اریک هرمهلین یکی از پرکارترین و جدیترین معرفان ادبیات فارسی در اروپای شمالی بوده است. گفته میشود که بسیاری از فعالیتهای مرتبط با ترجمه و معرفی ادبیات فارسی را در دورهای که در بیمارستان روانی در لوند بود، انجام داده است.
عظمت کار هرمهلین وقتی آشکار می شود که دریابیم او به تنهایی محصول پنج قرن ادبیات فارسی از پایان قرن نهم میلادی تا قرن چهاردهم یعنی از باباطاهر تا عبدالرحمن جامی را به فرهنگ سوئدی اتقال داده است.
سخن ویلهم اکه لوند درباره اریک هرمهلین:
«اگر بگویند که در وجود این مرد نیرو و الهام آفرینشگر شعری، بیشتر از تمام آثار معاصر ادبی سوند یافت شده است، خیلی کم گفته اند.»
رخساریان با این کتاب سهم مهمی در بازشناسی آثار هرمهلین ایفا کرده؛ مخصوصاً به این دلیل که او مترجم پیشکسوت ادبیات عرفانی فارسی به زبان سوئدی بود و آثارش برای مدتی در چشم ایرانیان پنهان مانده بود.
آپلود شده توسط:
hamid
1386/09/20
دیدگاههای کتاب الکترونیکی اریک هرمه لین کیست و چه کرد؟
واقعا خیلی حس معنوی رو به آدم می داد..
الهی الهی، به حق پیمبر
الهی الهی، به ساقی کوثر
الهی الهی، به صدق خدیجه
الهی الهی، به زهرای اطهر
الهی الهی، به سبطین احمد
الهی، به شبیر! الهی! به شبر
الهی به عابد! الهی به باقر
الهی به موسی، الهی به جعفر
الهی الهی، به شاه خراسان
خراسان چه باشد! به آن شاه کشور
شنیدم که میگفت زاری، غریبی
طواف رضا، چون شد او را میسر:
من اینجا غریب و تو شاه غریبان
به حال غریب خود، از لطف بنگر
الهی به حق تقی و به علمش
الهی به حق نقی و به عسکر
الهی الهی، به مهدی هادی
که او مؤمنان راست هادی و رهبر
که بر حال زار بهائی (ما) نظر کن!
به حق امامان معصوم، یکسر
در ظلمت شب، دلیل راهم هستید
چون کوه، همیشه تکیهگاهم هستید
ای حجّتهای روشن خالق مهر
در تیرگی زمانه ماهم هستید
خدایا به حق بنی فاطمه
که بر قول ایمان کنم خاتمه
اگر دعوتم رد کنی ور قبول
من و دست و دامان آل رسول